برای بدست آوردن عکس رنگی، شاید بتوان گفت اوّلین تلاش ثبت شده مربوط به سال 1861 میشود که جیمز کِلِرک ماکسول[1] فیزیکدان اِسکاتلندی اقدام به ثبت سه عکس سیاه و سفید از موضوعی واحد از طریق سه فیلتر رنگی قرمز، سبز و آبی نمود و از طریق سه فانوس اسلاید و عکسهایی که همان فیلترهای رنگی بر آنها نصب شده بود توانست تصاویر آنها را بر پرده نمایش منطبق کند و رنگهای اصلی تصویر را بر پرده بازسازی کند.
در سال 1873 میلادی هرمان ووگل[2] شیمیست آلمانی رنگینههای حسّاس به نور[3] را کشف نمود و قدم بزرگی در راه رنگی کردن عکسها برداشته شد. در سالهای بعد یعنی در اواخر قرن نوزده میلادی روشهای ابتدایی چاپ میان رنگ بر اساس عکّاسی سه رنگ انجام پذیرفت. در سال 1906 میلادی ابتدا صفحات حسّاس به سبز و سپس صفحات پنکروماتیک[4] به عکّاسان این امکان را داد که نگاتیوهای تفکیک رنگ شده تهیّه کنند اگر چه فرایند ایجاد آنها بسیار مشکل بود. تا اوّایل دهه 1940 میلادی فرایندی به نام چاپ کربن[5] بهترین روشی بود که برای ساخت عکسهای رنگی از نگاتیوهای تفکیکی انجام میپذیرفت. ولی این روش بسیار مشکل و فقط تعداد معدودی میتوانستند آن را انجام دهند.
در سال 1907 میلادی برای اوّلین بار برادران لومیر[6] در فرانسه صفحات مشبک رنگی را به بازار ارائه دادند. این صفحات به اتوکروم[7] معروف بودند. هر صفحه شیشهای اتوکروم حاوی دانههای رنگی[8] قرمز، سبز و آبی بود که در پشت آنها یک لایه امولسیون پَنکروماتیک اَندود شده بود. این دانهها نقش فیلترهای رنگی میکروسکوپی را بازی میکردند که بر امولسیون پنکروماتیک قرار گرفته بودند. پس از یک نوردهی و فرایند معکوس تصویری مثبت ارائه میکردند و نتیجه آن تِرَنسپَرنت رنگی بود که باید مقابل نور قرار میگرفت تا مشاهده گردد. این فرایند رنگهای خوشایندی در تصویر ایجاد میکرد.
در سالهای بعد مواد جدیدی حاوی رنگینههای موزائیکی ساخته شد که بر روی شیشه و بعدها بر روی فیلم ارائه شدند. مارکهای معروفی همچون پاژه[9]، تیمز[10]، آگفا[11] و فینیلی[12]. اگر چه تا دهه 1950 میلادی معروفترین آنها دوفی کالر[13] بود که به اشکال مختلف تخت، فیلم رول و فیلم سینمایی ساخته میشد. مشکل اصلی این نوع فیلمها نیاز به نوردهی طولانی به علّت افت بسیار زیاد نور در لایه فیلترها بود. روشهای چاپ این نوع عکسهای رنگی هنوز مشکل بود و لابراتوارهایی که سرویس چاپ رنگی ارائه میدادند بسیار اندک بود. بههمین دلیل خیلی از عکّاسان همچنان توجّه خود را به روشهای مونتاژی همچون کاربرو[14] که نوعی روش تعدیل شده کربن بود معطوف کرده بودند. عکسهای تولید شده با این روشها گران قیمت بودند. در سال 1932 میلادی در هالیوود[15] سیستم تِکنیکالِر[16] رایج گردید. در این روش با سه فیلم در حال حرکت 35میلیمتری که بطور همزمان از میان یک دوربین عظیم سینمایی عبور میکرد. سپس این سه فیلم با استفاده از روش مکانیکی انتقال رنگینه چاپ میشدند و به دنبال آن چاپ نسخههای نمایشی سینما با رنگ کامل از روی آنها انجام میشد.
در سال 1935 میلادی شرکت ایستمن کداک[17] در آمریکا ابتدا فیلم 16 میلیمتری و در سال بعد فیلم 35 میلیمتری کداکروم[18] را تولید نمود. همچنین در سال 1936 میلادی در آلمان فیلم چندلایه آگفا به نام آگفاکالر[19] روانه بازار شد. این فیلم نسبت به فیلم رنگی کداک از پیچیدگی فرایندی کمتری برخوردار بود. در دهه 1940 در خلال جنگ جهانی دوم ابتدا آگفا و سپس کداک فیلمهای نگاتیو چند لایه ساختند که برای بزرگ کردن بر روی کاغذهای رنگی چند لایه طرّاحی شده بودند. بعد از پایان جنگ که آلمان مغلوب شد، دیگر سازندگان بطور آزاد از امتیاز فرایندهای آگفا بهرهمند شدند و شروع به ساخت انواع فیلمهای اسلاید و به میزان کمتری فیلمهای نگاتیو و کاغذ چاپ رنگی نمودند. موسساتی همچون آنسکو[20]، ساکورا[21]، فوجی[22]، ایلفور[23] و فارانیا[24].
با بهبود مواد و توسعه فرایندهای رنگی در دهه 1940 میلادی، عکّاسان بیشتری از خود خلّاقیتهای جدید نشان دادند. مطالعات رنگی دربارۀ پرندگان و طبیعت انجام شد. در سال 1953 میلادی اوّلین عکس رنگی در مجله لایف چاپ شد.
به تدریج از دهه 1970 میلادی استفاده از فیلمهای رنگی توسّط عکّاسان رایجتر شد و استفاده از آنها از فیلمهای سیاه و سفید پیشی گرفت. لابراتوارهای رنگی توسعه یافتند و تعداد آنها بسیار زیاد شد. با این وصف عکّاسی سیاه و سفید کنار گذاشته نشد و همچنان توسّط عکّاسان مورد استفاده قرار گرفت.
در سال 1963 میلادی ادوین لند[25] دانشمند آمریکایی و صاحب شرکت پولاروید[26] اوّلین عکس رنگی فوری خود را معرّفی کرد. ماده نور خورده بهصورت ترکیب چسبیده صفحات نگاتیو و عکس که از دوربین بیرون کشیده میشد و پس از حدود یک دقیقه پوسته آن جدا میشد و عکس آماده بود. در سال 1972 پولاروید عکس تک برگی را ابداع کرد که بهصورت برگهای سفید رنگ از دوربین خارج میشد و به تدریج عکس رنگی بر آن ظاهر میگشت.
اگر چه عکّاسی عملاً در قرن نوزدهم میلادی اختراع گردید، ولی در قرن بیستم پیشرفتهایی که در عرصه فنّاوری در جهان رخ داد آن را شدیداً تحت تأثیر قرار داد. تکامل دوربینهای عکّاسی، شیشههای اپتیکی جدید، تکنیکهای چاپ، تولید مواد شیمیایی با کیفیت، مدارات الکترونیکی، فنّاوری تولید باتریهای کوچک و با دوام و همچنین ایجاد سیستمهای تولید انبوه از جمله بعضی از دستاوردهای این قرن میباشد. در اواخر قرن نوزدهم، دوربینهای مورد استفاده عکّاسان عموماً از نوع ویوکمرای تاشو[27] بود که صفحات حاوی فیلم در قابهای چوبی در داخل تاریکخانه آماده میشد و سپس درون جعبه دوربین قرار میگرفت. برای سایه انداختن بر روی صفحه فیلم از پارچه سیاهی استفاده میشد تا عکّاس فرصت کند درون دوربین، صفحه چوبی نگهدارنده فیلم را با یک قطعه شیشه تعویض کند بدون اینکه فیلم نور ببیند و سپس با باز کردن شاترهای ابتدایی و درپوش مانندی که بر این نوع دوربینها سوار بود فیلم را نوردهی میکردند و عکس را به ثبت میرساندند.
یکی از انواع شاترهایی که بیشتر در دوربینهای ویوکمرا بکار میرفت شاتر درپوش غلتکی[28] خوانده میشد. در این شاترها با کشیدن یک سیم آویز، شاتر بسته و کوک میشد تا امکان باز کردن درپوش نگهدارنده داخل دوربین فراهم گردد. با فشردن یک مخزن هوای لاستیکی[29] که شبیه یک توپ کوچک بود و به لولهای متصل شده بود هوا دمیده میشد و باعث میشد در انتهای لوله حباب بادکنکی کوچکی که قرار داشت از هوا پر شود و متورم گردد. تورم حباب، باعث خلاص شدن درپوش میشد و شاتر باز میشد. وقتی که نوردهی طولانی مورد نظر بود، مخزن هوا فشرده نگه داشته میشد و با یک ساعت بطور جداگانه زمان مورد نظر کنترل میشد. از آن زمان هنوز حرف لاتین B که مخفف Bulb (حباب) میباشد به عنوان علامت نوردهیهای طولانی در دوربینهای عکّاسی بکار میرود.
در اواخر قرن نوزدهم دوربینها اکثراً از عدسیهای معروف به عدسی راست خط سریع[30] و یا عدسی غیرآستیگمات داگر[31] استفاده میشد که حداکثر دیافراگم باز آنها حدود f/8 بود. عدسیهای با دیافراگم بازتر تحت عنوان لنز سه بخشی کوک[32] ابداع گردیده بود که برای پرتره بیشتر استفاده میشد ولی کیفیت پایین و ناواضح در حواشی عکس ایجاد میکرد.
در سال 1900 میلادی دوربینهای قوطی شکل و ساده براونی[33] توسّط شرکت کداک عرضه گردید که از دوربینهای کداک اصلی (No-1) ارزانتر بود و مشتریان بسیاری بدست آورد. در سال 1910 میلادی دوربینهای تاشو جیبی[34] به بازار عرضه شد. این دو نوع دوربین با استفاده از فیلم رول ارائه شدند و کداک برای آنها فیلمهای رول تولید میکرد. در آن دوران مدلهای مختلفی از این نوع دوربینها طرّاحی و ساخته شد که هر کدام از آنها برای فیلمهایی با پهنای متفاوت و قرقرههای مختلف طرّاحی شده بودند بطوریکه حدود 30 اندازه مختلف فیلم در بازار موجود بود. دوربینهای جیبی رول فیلم دارای فانوسهای چرمی تاشو بودند و از یک منظرهیاب انعکّاسی کوچک بهره میبردند که قابلیت چرخش 90 درجه داشت. این دوربینها معمولاً سه یا چهار سرعت شاتر و دیافراگمهایی حدود f/8 تا f/32 داشتند. دوربینهای قوطی شکل و تاشو تا اواخر 1950 شایعترین نوع دوربینهای مورد استفاده مردم بودند. سرویسهای چاپ عکس بهصورت دستی و در تاریکخانههای پشت مغازهها انجام میشد.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی تحقیقاتی که در آلمان انجام شد امکان ساخت لنزهایی با شیشههای بهتر و وضوح بالاتر را فراهم ساخت. در سال 1913 طرّاحی به نام اسکار بارناک[35] که برای شرکت لایتز[36] که سازنده لنزهای میکروسکوپی بود دوربین کوچکی ساخت که دارای بدنه فلزی بود و فیلم 35 میلیمتری سوراخ شده مشابه با فیلمهای سینمایی در آن استفاده میشد. حدود 10 سال بعد شرکت لایتز نوع پیشرفتهتر دوربین مذکور را به نام لایکا[37] که از دو کلمه[38] اقتباس شده بود ارائه داد.
در سال 1925 میلادی دوربین صفحهای ارمانوکس[39] با منظرهیابی در ارتفاع چشم و استفاده از یک لنز با f/1.8 ارائه شد که تا آن زمان سریعترین لنز دوربین در جهان به حساب میآمد. در آن زمان با استفاده از حسّاسترین فیلمها امکان نوردهیهای لحظهای بدون استفاده از سوزاندن پودر فلاش در محیطهای داخلی فراهم شد. از این پس میشد عکسبرداری مخفی نیز انجام پذیرد.
در سال 1930 میلادی اوّلین لامپ فلاش عکّاسی توسّط مخترع آلمانی به نام یوهانس استرمایر[40] به شکل تجاری تولید شد و به نام واکوبلیتز[41] نامیده شد. استفاده از دوربینهای صفحهای در سالهای 1930 میلادی در بین خبرنگاران شایع بود. دوربین صفحهای اسپید گرافیک[42] آمریکایی از این دسته بود که دارای یک نگهدارنده فلاش حبابی بزرگ و یک منظرهیاب قاب فلزی بود. روزنامهها ترجیح میدادند عکّاسان خبری از دوربینهای صفحهای استفاده کنند چون فرایند چاپ آنها بطور مجزا و به سرعت عملی بود.
در سال 1928 میلادی دوربین رولیفلکس[43] پدید آمد. این دوربینهای دو لنزی امکان ترکیببندی و فوکوس بصری بر صفحه بالای دوربین به اندازه نگاتیو کامل را فراهم میکرد. این دوربینها از نگاتیو مربع 6 سانتیمتری و لنز با کیفیت زایس مدل تسار[44] با f/3.5 برخوردار بود.
در دهه 1920 میلادی دوربینهای صفحهای تک لنز انعکّاسی[45] مناسب برای عکّاسی روی دست و پرتره بکار میرفتند. آنها اساساً بر مبنای طرح کمرا ابسکیورا انعکّاسی ساخته شده بودند که با استفاده از یک آیینه امکان دیدن و فوکوس کردن تصویری با جهت درست را بر یک صفحه مات افقی فراهم میکرد. لنز که به وسیلۀ فانوس به دوربین متصل بود با چرخش دستهای در بدنه جانبی دوربین برای فوکوس کردن به جلو و عقب حرکت میکرد. هنگام فشردن شاتر، آیینه بزرگ لولایی درون بدنه دوربین بالا میرفت و اجازه نوردهی به صفحه فیلم را میداد. اوّلین دوربین تک لنزی انعکّاسی(SLR) 35 میلیمتری در سال 1936 میلادی در آلمان توسّط شرکت آیهگی[46] به نام اگزکتا[47] تولید شد. این دوربین را میتوان پیشگام دوربینهای تک لنزی انعکّاسی امروزی دانست. این دوربین اوّلین دوربین کوچک و روی دست بود که امکان ترکیببندی و فوکوس دقیق را فراهم میساخت و بطور بالقوّه امکان نصب لنزهای قابل تعویض را داشت.
در طی جنگ جهانی دوم صادرات لوازم ساخت آلمان متوقّف شد. فنّاوریها در راستای نیازهای جنگی متمرکز گشت. در سال 1948 میلادی در سوئد برای اوّلین بار دوربین دقیق فیلم رول و تک لنز انعکّاسی توسّط ویکتور هسلبلاد[48] ساخته شد. این دوربین به تدریج رقیبی برای رولیفلکس گشت.
در سالهای ابتدایی پس از جنگ جهانی دوم، ژاپنیها شروع به طرّاحی و ساخت دوربینهای دقیق کردند. در سال 1948 میلادی شرکت ژاپنی پنتاکس[49] دیافراگمهای جدیدی تولید کرد که تغییر سریع روزنه دیافراگم بدون برداشتن چشم از صفحه فوکوس را امکان پذیر میساخت. در سال 1949 میلادی در آلمان شرقی شرکت زایس ایکون[50] اوّلین شرکتی بود که یک قطعه منشور شیشهای پنج وجهی[51] در ساختمان منظرهیاب دوربین خود به نام کنتاکس اس[52] قرار داد بطوریکه دوربین SLR بتواند در ارتفاع چشم قرار گیرد.
در سال 1954 میلادی شرکت پنتاکس اوّلین آیینه بازگشتی در دوربین عکّاسی را معرّفی کرد. همچنین پنتاکس از اوّلین شرکتهایی بود که سیستم نورسنجی از میان لنز[53] را در دهه 1960 میلادی مورد بهره برداری قرار داد. طی سالهای بعد دوربینهای تک لنز انعکّاسی به سرعت توسعه یافتند. کارخانههای مختلف همچون کانُن[54]، نیکون[55]، پنتاکس[56] و مینولتا[57] دوربینهایی با لنزها، موتورهای برقی[58] و تجهیزات مخصوص به خود را تولید کردند. در دهه 60 میلادی راههای جدید طرّاحی لنز با کامپیوتر، استفاده از پوششهای پیشرفته لنز و سطوح شیشهای چند لایه جهت کاهش انعکاسهای نامطلوب نوری، تحوّلات سریعی در عرصه ساخت و طرّاحی لنزها بوجود آورد. لنزهای مختلفی با فواصل کانونی گوناگون، لنزهای زاویه باز، چشم ماهی[59]، تِله فوتو و انواع لنزهای زوم با تصاویری شفاف و کنتراست عالی تولید شدند.
علی رغم پیشرفتهایی که در دوربینهای 35 میلیمتری SLR اتّفاق افتاده بود، به علّت تمایل زیاد عکّاسان حرفهای در حوزههای مختلف عکّاسی همچون معماری یا طبیعت بیجان استودیویی[60]، اشکال جدید ویوکامرا با فیلمهای سایز بزرگ در اواخر دهه 1950 میلادی به بازار آمد. آنها همچنان دارای فانوس بودند منتهی به جای چوب از فلز استفاده شده بود و از لنزهای پیشرفته بهره میبردند. عموماً توسّط یک ریل به سهپایه متصل میشدند به همین خاطر به آنها دوربینهای تک ریلی (مونوریل[61]) نیز گفته میشد. در این دوربینها حرکات لنز و دوربین برای تنظیم زاویه و ارتفاع جلوی دوربین در تناسب با پشت دوربین جهت کنترل وضوح و پرسپکتیو تصویر کاربرد دارند. اغلب آنها از فیلمهای تخت بزرگ (7/12×6/7 سانتیمتر یا 5×3 اینچ) استفاده میکنند اگر چه معمولاً امکان نصب پشتیهای پولاروید و فیلم رول هم در آنها وجود دارد.
در طی دهه 1950 میلادی دوربینهای ارزان قیمت و کوچک برای مبتدیان و افراد غیرحرفهای عرضه گردید. دوربینهایی که کاسِتهای فیلم 35 میلیمتری را در خود جای میدادند به تدریج روانه بازار شد. این دوربینها عموماً منظرهیاب مستقیم داشتند و بدنه محکم و قابل قبولی ارائه میدادند. در سال 1963 میلادی کداک دوربین کوچک و ارزان قیمت اینستاماتیک[62] که فیلم با کارتریج کامل در آن جای میگرفت تولید نمود. در سال 1982 میلادی کداک دوربین دیسکی کوچکی را معرّفی کرد[63] که با فیلم مُدوری از (فقط) نگاتیو رنگی پر میشد و 15 عکس 11×8 میلیمتر میگرفت.
در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 میلادی دوربینهای جمع و جور[64] که میتوانستند بطور خودکار تصمیمات کنترل تصویر را بر عهده بگیرند تولید شدند. این دوربینها که به عنوان دوربینهای ببین و بگیر[65] مشهور شده بودند میتوانستند سرعت شاتر، روزنه دیافراگم و فوکوس را بطور خودکار اندازه گیری کنند. این دوربینها به شدّت در عکّاسان خانگی محبوبیت زیادی پیدا کرد.
در دهه 1980 میلادی کارخانههای دوربین سازی، دوربینهای عکّاسی 35 میلیمتری با کیفیت خوب عرضه میکردند و به علّت ارائه فراوان و متنوّع اِمولسیِونهای رنگی و سیاه و سفید و همچنین طرّاحی اغلب لابراتوارهای چاپ عکس برای فیلمهای 35 میلیمتری جاذبه فراوانی در بین متقاضیان ایجاد نموده بود. در طی سالهای آخر قرن بیستم و قبل از شروع عصر دیجیتال در دوربینهای عکّاسی، دوربینهای کوچک و دوربینهای تک لنز انعکّاسی شاهد پیشرفتهای زیادی بودهاند. فلاش داخلی، نورسنجهای الکترونیکی و دقیق، تنظیمات نوردهی برنامه ریزی شده، سیستمهای خودکار و لنزهای با کیفیت بسیار بالا از جمله مواردی است که در سیر تکاملی دوربینهای عکّاسی، بشر شاهد پیشرفت آنها بوده است.
تا اینکه در سال ۱۹۷۵، یک مهندس شرکت «کداک» به نام استیو ساسون[66] ابزاری را اختراع کرد که چند دهه بعد توانست انقلابی در صنعت عکّاسی به وجود آورد:
نخستین دوربین دیجیتال دنیا!
آشنایی با تاریخچه دوربین عکّاسی - بخش اوّل عصر عکّاسی آنالوگ
آشنایی با تاریخچه دوربین عکّاسی - بخش دوّم عصر عکّاسی آنالوگ
آشنایی با تاریخچه دوربین عکّاسی - بخش سوم عصر عکّاسی دیجیتال
[34]- Pocket roll film camera
منبع: دنیای عکاسی با استودیو گلامور