همواره هر عکسی که با بهترین فوکوس و میزان سطح نور درست گرفته شده باشد بایستی از وضوح خوب برخوردار باشد. در عکاسی نیاز از تا یک تصور از وضوح خوب یا در اصطلاح دارای شارپنس خوبی باشد. در اکثر مواقع با اینکه تصویر درست فکوس گردیده است و نورسنجی به خوبی صورت گرفته است اما عکس از وضوح خوبی برخوردار نیست و یا اینکه عکس گرفته شده چندان جذاب به نظر نمیرسد، به همین دلیل نیاز است تا عکسهای گرفته شده با افزایش وضوح یا همان شارپنس اصلاح گردد.
هر عکاس نیمه حرفهای و باتجربه ایخوب میداند باید شارپنس را به تصویرش اعمال کند. اما تعداد کمی درک میکند که چطور و چرا اهمیت داره تا این کار صورت پذیرد. در ادامه بصورت عمقی به مبحث شارپ کردن میپردازیم. به جای اینکه فقط نکات فنی برگرفته از درکی ضعیف و طوطیوار بگویم، تمام چیزهایی که لازم یه دانستن آن است را مطرح خواهیم کرد. گاهی ممکن است در سطح فنی توضیح دهیم، اما مطمئن باشید ارزش این را دارد تا شما یاد بگیرید که شارپ کردن واقعا چیست؟
شفافیت تصویر Sharpness چیست؟
قبل از اینکه وارد مرحله شارپ کردن یک تصویر بشویم، باید بدانید که شفافیت چیست؟ بزرگترین مشکل بطور عمده این است که شفافیت یک موضوع ذهنی و شخصی میباشد. مفهوم شارپ بودن یک عکس یا واضح بودن عکس به این معناست که عکس ما بهخوبی جزئیات را نشان میدهد یا نه. امروزه نرمافزارهای زیادی مثل لایتروم در بازار وجود دارد که بهوسیله آنها میتوان وضوح عکس را بالا برد و شارپ بودن عکس را با استفاده از گزینه sharpness زیاد یا کم کرد. البته میزان شارپ بودن یک عکس به موارد زیادی بستگی دارد مانند کیفیت لنز دوربین یا کیفیت سنسور دوربین ما، تراکم پیکسل هر عکس (در دوربینهای نیکون تراکم پیکسل هر عکس 300dpi و در کنون 70dpi می باشد[1]) و یا حتی تجهیزات ما، کیفیت فیلترهای عکاسی نصب شده بر روی لنز و ... اما شفافیت[2] از ترکیب دو عامل بدست میاد: وضوح [3]و تفکیکپذیری لبهها[4]
درواقع اندازه فایل تصویر به پیکسل است. اگه تمام عوامل دیگر یکسان باشند، هرچه رزولوشن و وضوح بیشتر باشد، تصویر پیکسلهای بیشتری دارد و بنابراین میتواند بیشتر شارپ باشد. تفکیکپذیری[5] کمی پیچیدهتر است. اندازه ذهنی کنتراست در لبه میباشد. هیچ واحدی برای تفکیکپذیری وجود ندارد. شما یا فکر میکنید یک لبه کنتراست دارد و یا فکر میکنید که اینطور نیست. لبههایی که کنتراست بیشتری دارند برای سیستم بینایی انسان واضحتر بهنظر میرسند.
- Acutance: مفهوم میزان واضح بودن لبههای تصویر را میرساند، هر چه مقدار بالاتر باشد لبههای تصویر ما و حاشیههای ما واضحتر خواهد بود.
- Resolution: میزان کیفیت جزئیات عکس را تعیین میکند، مثلاً در محیطی که ما چندین شیء بسیار نزدیک به هم با جزئیات فراوان داریم رزولوشن بالا همه این جزئیات را تفکیک میکند و عکسی باکیفیت بسیار بالا به ما تحویل میدهد.
هر دو حرف T رزولوشن یکسان ولی تفکیکپذیری متفاوتی دارند. شارپ بودن به این ختم میشود که جزئیات یک تصویر چقدر واضح بهنظر میرسد، بخصوص جزئیات کوچک و ریز. برای مثال، اگه مژههای سوژه بصورت تاری سیاه نامعلوم باشه، تصویر شارپ و واضح بهنظر نمیاد. از طرف دیگر، اگه بتوانید هر کدوم از آنها را جدا گانه انتخاب کنید، اکثر افراد این تصویر را شارپ و واضح درنظر میگیرند. کدوم یکی از حرف T شارپتر بهنظر میرسند؟
در دوربینهای دیجیتال مقدار رزولوشن به کیفیت سنسور دوربین شما بستگی دارد، اما مفهوم acutance هم به کیفیت دوربین ما بستگی دارد و هم به کیفیت لنز ما وابسته است. هر دو مفهوم از مفاهیمی هستند که عکاس قادر به کنترل آنها نیست و بهقولمعروف نمیتواند آنها را دستکاری کند، در این مفاهیم بالا بودن کیفیت دوربین و لنز مهم است.
مقایسه Acutance و Resolution:
در یک عکس خوب هم فاکتور وضوح بالاست و هم فاکتور تفکیکپذیری لبهها. یک عکس خوب عکسی است که در آن هر دو این عوامل بهصورت قابل توجهی از درصد بالایی برخوردار باشند. در زیر با هم مثال تصویری را بررسی میکنیم تا شما این دو مفهوم و میزان تأثیر آنها روی عکس را تشخیص دهید.
عوامل موثر در شارپ بودن تصویر
گفتیم که دو فاکتور وضوح و تفکیکپذیری لبهها در شارپ بودن تصویر مؤثر است، اما عامل دیگری که میتوان از آن اینجا نام برد نویز در تصویر است. اگر نویز ما در تصویر کمی بالا باشد باعث میشود ما تصویر واضحتر و یا شارپ تری داشته باشیم. به تصاویر زیر توجه کنید
همانطور که در مثالهای بالا توجه کردید تصویری که نویز بیشتری دارد، لبههای تصویر را واضحتر نشان میدهد و همچنین جزئیات را نمایش میدهد. میزان شارپ بودن تصویر حتی به فاصله شما از آن تصویر نیز بستگی دارد، مثلاً شما ممکن است یک عکس را در بیلبورد یک بزرگراه ببینید و شارپ بودن عکس به چشم شما نیاید ولی وقتی همان عکس را در یک گالری میبینید متوجه میشوید که عکس چه مقدار وضوح دارد. البته اگر اصول و قواعد بهخوبی در عکس ما رعایت شده باشد و عکس ما شارپ باشد حتی از فاصله دور نیز میتوان این نکته را متوجه شد.
همانطور که اشاره شد تجهیزات عکاسی شما نیز میتواند بر شارپ بودن تصویر تأثیر بگذارد، مثلاً اگر لرزش گیر دوربین شما کیفیت خوبی داشته باشد و یا اگر سرعت شاتر شما بسیار سریع باشد عکس شما از وضوح بیشتری برخوردار میشود. این نکته لازم به ذکر است که شارپ بودن تصویر بسیاری از اوقات به ما کمک میکند که عکسهای بسیار جالبی مثل عکسهایHDR بگیریم، این مفهوم میتواند برای عکاسان جالب و حتی ضروری باشد.
چند عامل باعث تغییر وضوح تصویر و در نهایت تغییر شارپنس عکس می شوند:
- ایزو (ISO): استفاده از ایزو 100 همیشه بالاترین شارپ ممکن را در اختیار ما میگذارد. در دوربین های آنالوگ استفاده از ایزوهای پایینتر باعث بالاتر رفتن کیفیت و شارپ عکس میشد ولی در دوربینهای دیجیتال حساسیت سنسور 100 و 200 بهترین گزینه است.
- لنز: هر چقدر تعداد عدسیهای لنز بیشتر گردد باعث کاهش شارپنس تصویر می گردد. شاید بد نباشد که بدانید قیمت لنز 50 میلیمتری سری G نیکون بیشتر از 900 هزار تومان میباشد، در حالی که نمونهی دیگر این لنز در سری D با قیمت نصف نیز موجود است. این خود نشان میدهد که کیفیت لنزها متفاوت است و نیز شارپهای متفاوتی را به دست میدهند.
- ابعاد سنسور: شاید اندازهی سنسور موبایلتان را دیده باشید، این اندازهی کوچک باعث افت کیفیت کلی عکسها در محیص تاریکتر میشود. اما دوربینهایی DSLR امروزی نیکون در ابعاد سنسور APS-C یا فول فریم که اندازهی سنسور این دوربین ها برابر با اندازه یک قطعه نگاتیو یا با ظریب 1.5 برابر کوچکتر است، عکسهایی اغلب با شارپنسی چشمگیر را میتوان در قطعهای بزرگ چاپ کرد.
- گرد و غبار: اگر شرایط جوی برای ثبت عکس مناسب نباشد ، عکسهای شما با شارپ کمتری ثبت میشوند. حضور رطوبت، مه، گرد و غبار و هر ذرهی معلق دیگری در فضا باعث پایین آمدن شارپنس میشود.
- فاصله تا سوژه: هرچقدر فاصله سوژه از دوربین دورتر گردد، حتی در صورتی که عمل بزرگنمایی را با لنز انجام دهی، فضای ما بین لنز دوربیت تا سوژه خود تاثیر زیادی در میزان شارپنس تصویر دارد.
- فیلترها: بستن هر نوع فیلتری بر روی لنز باعث کاهش شارپ میشود ولی این میزان متفاوت و اغلب بسیار اندک است، پیشنهاد میکنم از فیلترهای مناسب و گران قیمت استفاده کنید و تا جایی که ممکن است از دو فیلتر همزمان بیشتر بر روی لنز استفاده نکنید.
- لنز و سنسور کالیبره: گاها پیش میآید که لنزها و یا سنسور دوربینها کالیبره نباشد که نتیجهی آن شارپ پایین تصاویر است. تنها کاری که از دست شما بر میآید این است که آن را به تعمیرگاه مجاز بسپارید تا برایتان کالیبره کنند .
- دیافراگم: استفاده از دیافراگم 8 تا 11 بهترین شارپ را در اغلب لنز ها به همراه دارد. معمولا این چنین گفته میشود که سه استاپ دیافراگم بسته تر بعد از بازترین حالت ممکن دیافراگم یک لنز میتواند بهترین شارپ را در اختیار ما بگذارد. مثلا در لنز نیکون 18-140mm سری DX مجهز به VR و نسل G دارای ED که بازترین میزان گشودگی دیافراگم آن 3.5 می باشد حداکثر شارپنس آن در فاصله کانونی 18mm با دریچه گشودگی دیافراگم f5.6 دارای 11 مگاپیکسل شارپنس میباشد.
برای بدست آوردن شارپنس هر لنز نسبت به مدل دوربین خود از سایت dxomark استفاده کنید.
- تصاویرRAW : اگر عکسهایتان را به صورت خام ذخیره کنید با وضوح بهتری ثبت میشوند و نیز تغییرات دیجیتالی بر روی شارپنس فایلهای خام میتواند تاثیرات مطلوبتری را در بر داشته باشد.
- فکوس: اگر عکاسی پرتره انجام میدهید بهتر است که فکوس بر روی چشمان سوژه باشد تا به شارپ مطلوبتری برسید. اگر فکوس در نقطهی صحیحی نباشد و سوژه فلو (تار) شود، شارپنس را از دست میدهید .
- موآر: بیشتر دوربینهای دیجیتال جهت کاهش پدیدهی موسوم به موآر (یک جور اعتشاش تصویری ناشی از شکست نور در اثر عدم خلوص المانهای نوری تشکیل دهندهی لنز) دارای یک فیلتر ویژه ضد تموج (انتی ایلییسینگ) هستند که کاهش شارپنس، از عوارض جانبی این فیلتر است.
- بلور شدگی: اگر سرعت شاتر کمی پایین بیاید (معمولا کمتر از 80/1 یا 60/1)، دیگر با کمی لرزش دست هم تصویر تار میشود. این تار شدگی باعث میشود که شارپ عکس پایین بیاید. چند روش پایین برای جلوگیری از بلور شدگی عنوان گردیده است و اغلب موثر واقع می شود.
- از سه پایه یا تک پایه استفاده کنید.
- بین دو دم شات بزنید. لحظهای که میخواهید شاتر را بچکانید، نفس را در سینهی خود حبس کنید.
- شاتر را آرام بچکانید. نگذارید با فشار دادن شاتر کل دوربین جابجا شود.
- آرنجها را به هم نزدیک کنید و به سینهتان بچسبانید. دوربین را به صورت فشار دهید تا لرزش به حداقل برسد.
- تکیه گاهی برای خود بیابید، اگر دیواری هست سعی کنید به آن تکیه کنید.
- از لرزشگیر عکس (ایمج استبلایزر) استفاده کنید. بعضی لنزها امکان لرزشگیری به همین نام (در دوربینهای نیکون VR) را دارند که باعث میشود تصویرتان کمتر بلور شود ولی اگر از سه پایه استفاده میکنید این گزینه را خاموش کنید زیرا بواسطهی فقدان جنبش، دوربین دچار اشتباه شده و موجب لرزش و افت شارپنس میشود .
- از تکنیک پنینگ استفاده کنید. یعنی با دوربین سوژه را تعقیب کنید و سپس شات بزنید، این گونه پس زمینهی سوژه بلور میشود ولی سوژهی اصلی همچنان با وضوح و شارپی بالا دیده میشود.
- در نهایت اگر خواهان آن هستید که شارپ عکس هایتان را به صورت دیجیتالی افزایش بدهید، دو گزینهی زیر را در فتوشاپ پیش نهاد میکنیم.
- Filter -> Sharpen -> Smart Sharpen
- Filter -> Sharpen -> Unsharp Mask
شارپ کردن چیست؟
بنابراین، شارپ کردن تکنیکی برای افزایش شفافیت ظاهری یک تصویر است. زمانی که یک تصویر گرفته شد، فتوشاپ دیگر نمیتواند بطور جادویی هیچ اطلاعات بیشتری را تولید کند به عبارتی رزولوشن واقعی ثابت باقی میماند. شما میتوانید اندازه فایل را افزایش دهید، اما الگوریتمی که هر ویرایشگر تصویر برای این کار استفاده میکند، وضوح جزئیات را کاهش میدهد. به عبارت دیگر، تنها راه برای افزایش شفافیت ظاهری، افزایش تفکیکپذیری است. اگر میخواهید تصویر شما واضحتر بهنظر برسد, باید کنتراست لبهها رو افزایش دهید.
در تصویر بالا از چپ به راست افکتUnsharp Mask را در فوتوشاپ بازسازی کردیم. اولین عکس فایل اصلی، دومی یک کپی تار، سومی اختلاف این دو از همدیگ است تا لبهها قابل تشخیص باشند، و چهارمی تصویر اصلی است که با استفاده از لایه لبهها شارپ شده است.
Unsharp mask قدیمیترین تکنیک شارپ کردن محسوب میشود. با استفاده از آن یک کپی تار از تصویر اصلی گرفته میشود تا لبهها قابل تشخیص باشند. ماسکی از جزئیات لبهها ساخته میشود، سپس کنتراست در لبهها افزایش داده شده و افکت به تصویر اصلی اعمال میشود. با وجود اینکه استفاده از ماسک غیرشارپ، در اصل یک تکنیک سینمایی بوده، در حال حاضر اساس شارپ کردن دیجیتالی محسوب میشود.
چرا تصاویر را شارپ کنیم؟
سه دلیل اصلی برای شارپ کردن تصویر وجود دارد:
- غلبه بر تاری تصویر که از تجهیزات دوربین بوجود اومده
- جلب کردن توجه به سمت بعضی از نواحی خاص
- همینطور افزایش خوانایی تصویر
فایلهای با فرمت RAW از هر دوربین DSLR همیشه مقداری تار هستند. در هر مرحله از عکاسی در روند تولید تصویر، تاری بوجود خواد آمد. همانطور که نور از قطعات لنز عبور میکند، هرچقدر هم که خوب ساخته شده باشند، باز هم مقداری از وضوح تصویر از بین میرود. هنگامی که سنسور فوتونهایی که بروی آن میافتند را پردازش میکند، شارپترین انتقالها (در لبهها) نیز معمولی و کمی تار میشوند. زمانی که سه کانال رنگی مختلف برای ایجاد تصویر نهایی ترکیب میشوند، دوباره، مقدار کمی تاری به تصویر اضافه میشود. به تصویر زیر خوب دقت نمائید.
تصویر سمت چپ فایل خام و پردازش نشدهای است که مستقیما از دوربین بیرون آمده است و تصویر سمت راست شارپ شده است ( تمام رنگ بخشیها color toning و مراحل رتوش برای بهترین مقایسه برداشتهایم).
دوم اینکه، چشم انسان به کنتراست جذب میشود. وقتی عکسی را نگاه میکنیم، به سمت جزئیات شارپتر و واضحتر جذب میشیم. اگر میخواهید چشم بیننده را هدایت کنید، شارپ کردن انتخابی یکی از بهترین راهها برای انجام آن است. در نهایت، شارپ کردن یک تصویر، دیدن جزئیات اونو آسانتر میکنه. متن راحتتر خونده میشه، تک تک برگها بهچشم میان و چهرهها در جمعیت بیشتر متمایز میشن.
شارپ کردن اصولی پایه در ادوبی فتوشاپ
اجازه بدهید ابتدا نگاهی گذرا به چگونگی شارپ کردن تصویر در فتوشاپ با استفاده از فیلتر ماسک غیرشارپ Unsharp Mask دااشته باشیم. این موضوع به شما در درک چگونگی افزایش تفکیکپذیری لبهها در ویرایشگرهای تصویر کمک میکند.
یک تصویر را برای آزمایش در فتوشاپ باز کنید و یک کپی از لایه پسزمینه ایجاد کنید. سپس از منوی فیلتر گذینه شارپ کردن را انتخاب کرده و در زیرشاخه آن ماسک غیرشارپ را اجرا کنید. Filter -> Sharpen -> Unsharp Mask
دیالوگ باکسی که در زير میبینید را برای شما باز مینماید
استفاده از فیلتر ماسک غیرشارپ
سه نوار لغزنده وجود دارد که به ترتیب مقدار، شعاع و آستانه پیکسلها را میتوان در آن تغییر داد.
- مقدار: درصدی بین1 تا 500 است. این انداره نشان میدهد که اثر کنتراست لبهها با چه شدتی اعمال میشود.
- شعاع: مقدار تاری لایه غیرشارپ را کنترل میکند. میتوانید لایه کپی را بین0.1 تا 1000 پیکسل تار کنید. هرچه تاری کمتری اعمال کنید, لبهها بیشتر قابل تشخیص خواهند بود.
- آستانه: برای جلوگیری از شارپ شدن اضافی و نامطلوب استفاده میشود. حتی در یک ناحیه با رنگ پیوسته، مقدار کمی اختلاف وجود خواهد داشت. آستانه تعیین کننده حداقل اختلاف روشنایی است قبل از اینکه کنتراست لبهها اضافه بشود.
بر این اساس که چقدر میخواهید تصویر را شارپ کنید، اندازهای بین100%تا200%را وارد کنید. شعاع را تا 0.1 پایین بیاورید و سپس به آرامی آن را افزایش دهید تا زمانی که کنتراست لبه به جزئیات مهم اضافه بشود. در نهایت، نگاهی به مناطق یکدست تصویر بهخصوص سایهها بیندازید. آستانه را تا زمانی افزایش دهید که هر نویزی که بطور تصادفی شارپ شده، از بین برود. این از اصول ابتدایی شارپ کردن تصویر دیجیتال میباشد.
نکات قابل توجه در حین شارپ کردن
زمانی که در حال شارپ کردن تصویر هستید، عوامل زیادی وجود دارد که باید به آنها توجه کنید. رزولوشن فایل، اندازه تصویر و رسانه نهایی که در آن قصد دارید تصویر را نمایش دهید و اندازه جزئیات در خود تصویر، نکات مهمی هستند که باید درنظر گرفته شوند.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که عکاسها در زمان شارپ کردن انجام میدهند، استفاده از آن در یک تصویر با رزولوشن کامل است و سپس فکر میکنند که کارشان انجام و تمام شده. درجات مختلفی از شارپ کردن برای رزولوشنهای متفاوت تصویر نهایی مورد نیاز است. شارپ کردن باید قطعا در انتهای روند پس از تولید[6] اعمال شود، زمانی که تمام کارها بخصوص تغییر در انداره تصویر انجام شده باشد. بهعنوان مثال، یک فایل با رزولوشن بالا برای چاپ، به شارپنس نسبتا کمتری از خروجی مخصوص وب با رزولوشن پایین نیاز داره تا اثرش قابل توجه باشد. هر زمان که قصد دارید تصویر را شارپ کنید، قبل از اعمال آن باید تصویر را به رزولوشن نهایی تبدیل کنید.
تصویر سمت چپ متناسب با رزولوشن و تصویر در سمت راست نامتناسب و بیش از حد شارپ شده است.
همچنین رسانهای که تصویر نهایی بر روی آن نمایش داده میشود، تعیین کننده مقدار شارپ کردنی است که باید اعمال بشود. تصاویری که بروی صفحه نمایش نشان داده میشوند مثل تصاویری که برای وب سایت یا گوشی تلفن همراه هوشمند شما تولید میکنید، واضحتر به نظر میرسند. بنابراین نسبت به تصاویر برای چاپ به شارپی کمتری نیاز دارند. برای تصاویر چاپی، انواع مواد و کاغذها با جنسهای متفاوت به درجات متفاوتی از شارپ بودن احتیاج دارند. تصاویری که بروی کاغذ براق نمایش داده میشوند نسبت به تصاویری که روی کاغذ مات چاپ میکنید، به شارپی کمتری نیاز دارند. سطوح دیگری مانند فلز، اکریلیک یا شیشه همه تعیین میکنند که در مرحله پست پروداکشن چه مقدار شارپی نیاز دارند.
اندازه جزئیاتی که در تصویر میخواهید روی آنها تاکید کنید، یکی از مهمترین عوامل است. اگر یه پرتره را دارید چاپ میکنید، بعید است که بخواهید تک تک منافذی که روی پوست مدل است، قابل مشاهده باشد. از طرف دیگر برای بعضی از مناظر، ممکن است بخواهید هر تیغه چمن برجسته و قابل مشاهده باشه. جزئیاتی که می خواهید مردم ببینند باید شارپ باشد و آنهایی که نمیخواهید به چشم بیایند را نباید شارپ کنید. ممکن است برای رسیدن به این هدف، به بیش از یک فیلتر برای شارپ کردن احتیاج داشته باشید.
1- مفهوم 300dpi به معنای 300 پیکسل در هر اینچ مربع می باشد.
[2] - sharpness
[3] - resolution
[4] - acutance
[5] - acutance
[6] - Post production
منبع: دنیای عکاسی با استودیو گلامور